بزرگان علم ، هنر ، فلسفه ، سیاست و ...

بنیتو موسّولینی(زاده ۲۹ ژوئیه ۱۸۸۳ - درگذشته ۲۸ آوریل ۱۹۴۵) روزنامه‌نگار، سیاستمدار و رهبر ایتالیای فاشیست طی دوران جنگ جهانی دوم بود.

به قدرت رسیدن موسولینی و اقدامات وی

در سال‌های میان دو جنگ جهانی موسولینی که فرزند یک آهنگر بود و در حین جنگ جهانی اول وی به درجهٔ استواری نایل آمده بود، از نارضایتی مردم ایتالیا استفاده کرد و حزب فاشیسم را تشکیل داد او با تشکیل این حزب ادعا می‌کرد که می‌خواهد عظمت روم باستان را برای ایتالیا احیا کند. او اعلام وفاداری خویش نسبت به پادشاه ایتالیا و کلیسا و ادعای خود را مبنی بر اینکه سلحشوری در راه حفظ قانون، قدرت حکومت و نظم بود را مسجل تر گردانید. چندسالی پیش از این وی یک نفر جمهوری طلب سر سخت و دشمن طبقهٔ روحانیون بود.

سر انجام در سال ۱۹۲۲ موسولینی توانست فرمان نخست وزیری را از پادشاه ایتالیا بگیرد و به خود لقب دوچه یا پیشوا بدهد. در عرض چند سالی بعد از ۱۹۲۴ موسولینی پارلمان ایتالیا را بدل به وجود بی خاصیتی کرده، عدهٔ شرکت کنندگان در انتخابات عمومی را کسر نموده و به سانسور مطبوعات پرداخته بود، اتحادیه‌های کارگران را منحل ساخته و کارگران را از حق اعتصاب محروم نموده و سایر احزاب سیاسی را به کل منسوخ کرده بود . دستگاه پلیس مخفی دایر کرد و دادگاههای مخصوصی برای محاکمهٔ مخالفین رژِیم تاسیس نمود . هم چنین وی تعدادی از سران باند مافیای سیسیل را بازداشت کرد . پس از روی کارآمدن آدولف هیتلر در سال ۱۹۳۳، او با آلمان و ژاپن دولت‌های محور را به وجود آوردند که در ظاهر هدفشان مبارزه با کمونیسم بود.

جنگ جهانی دوم و پایان کار موسولینی

با اینکه موسولینی متحد آلمان بود ولی هیتلر چندان به ایتالیاییها اطمینان نداشت به همین دلیل گروهی از سربازان خود را در رم و شمال ایتالیا استقرار داد . موسولینی نیز هیچ مقاومتی در مقابل این عمل هیتلر نشان نداد همین امر باعث شد تا مردم ایتالیا به موسولینی بدبین شوند و دانستند که تنها گوش به فرمان هیتلر است حتی عده‌ای از حزب فاشیست ایتالیا نیز به او معترض شدند . سرانجام با اشغال جزیرهٔ سیسیل به دست متفقین در سال ۱۹۴۳ و ورود آنها به جنوب ایتالیا، شاه ایتالیا موسولینی را از قدرت عزل و سریعاً وی را دستگیر کردند . اما به دستور هیتلر نیروی هوایی آلمان توانست موسولینی را فراری دهد و وی را به آلمان بردند تا با هیتلر ملاقات کند . در روز ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۴۳ میلادی، جهان با حیرت از ماجرای نجات و فرار بنیتو موسولینی از بازداشت خانگی در منطقه دست نیافتنی «لانه عقاب» در کوه گران ساسو توسط یک گروه کماندویی اس اس به فرمانده سروان اوتو اسکورزنی آگاه می شود. هیتلر از او خواست تا به شمال ایتالیا که در اشغال نیروهای آلمانی بود برگردد و ارتش از هم پاشیدهٔ ایتالیا را باسازی کند، با اینکه موسولینی از نتیجهٔ جنگ در هراس بود اما پذیرفت .

با یورش همپیمانان به اپاختر ایتالیا در آپریل 1945 موسولینی پایان کارش را نزدیک دید ؛ در 26 آپریل 1945 هنگامیکه بنیتو موسولینی و دلدارش کلارا پتاچی به سوی مرز سوییس میگریختند بدست پارتیزان ها دستگیر شدند.پارتیزان ها موسولینی را شناختند گرچه موسولینی تلاش داشت تا با پالتو خلبانی آلمانی ها هویت خودش را پنهان کند. در 28 اپریل موسولینی و دلدارش نزدیک دریاچه کومو از ماشین پیاده شدند و از آنها خواستند روبروی دیوار بایستند، کلارا پتاچی دستانش را دور موسولینی گرفت و گفت : نه او را نکشید، پارتیزان ها نخست او را کشتند؛ موسولینی کتش را باز کرد و گفت: سینه مرا هدف بگیر! پارتیزان کمونیست والتر اودیسو گلوله ایی به سینه اش زد اما هنگامی که دید نمرده گلوله دیگری شلیک کرد.

جسد موسولینی و کلارا پتاچی در پیازا لورتو در میلان، برای نمایش همگانی به قناره قصابی و وارونه، از سقف یک ایستگاه پمپ بنزین آویخته شده و به وسیله مردم شهر سنگباران شد. هدف از این عمل هم ناامید کردن فاشیستها از ادامه جنگ و هم گرفتن انتقام از نیروهای محور که بسیاری از پارتیزانها را به همان شیوه اعدام کرده بودند، محسوب می‌شد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی